بسم الله العشق
با سلامی ساده به رنگ بین الطلوعین
این جمعه هم گذشت ، آخرین جمعه ی دومین ماه بهار ، جمع کثیری از پاکان منتظرت بودند ، دیروز در نماز جمعه بعضی ها هرچند چشم به خطیب جمعه دوخته بودند و به صحبتهایش گوش می دادند اما نگران بودند و انگار دلشان در جای دیگری بود و بعضاً بغضشان ترکید وقتی خطیب از مظلومیت شیعیانت در بحرین گفت ... !؟ طبیعت خودش را برای قدومت آذین بسته و سبزترین برگها و سرخ ترین گلها و زیباترین شکوفه هایش را برایت شکوفا نموده ، لاله ها به انتظارت قدبرافراشتند و شکوفا شدند و بعضاً برای بوسه برقدوم مبارکت سر فرود آوردند ، نمی دانم شاید بر دشت و دمنی پای گذاشتی و بوسه ی لالهای را پذیرفتی و دست نوازشی بر برگی و شکوفه ای کشیدی ، ولی از طرف منتظرانت خبری نشد و کسی نشانی از آمدنت نداد ، هرچند گلها و شکوفه های بهاری چند صباحی بیش مهمان طبیعت نیستند ولی هم به ثمر می نشینند و هم به حرمت پاکیشان نایل به درک حضورت می شوند ولی گلهای پرپر شیعیانت در بحرین چه ؟ پس ای باغبان صبور بیا ! به حرمت تنهایی نایبت بیا ...! راستی جمع کثیری از جای ماندگان از جبهه سلام می رسانند و التماس دعای مخصوص دارند ... !؟
کمترینی از جای ماندگان جبهه
صبح شنبه 30/2/91 شهرری